عشقت آغاز جنون پشته غزل خوانی هاست چشم وا کن که جهانت پی این جانی هاست من خریدارمو این شهر قضاوت با تو مهربان صبر نکن دوره ی ارزانی هاست زلف بر باد بده تا بدهی بر بادم آنچه حافظ به دلش ماند پریشانی هاست دوستت دارمو سخت است ببینم چشمت خالکوبی شده بر شانه ی زندانی هاست زلف بر باد بده تا بدهی بر بادم آنچه حافظ به دلش ماند پریشانی هاست دوستت دارمو سخت است ببینم چشمت خالکوبی شده بر شانه ی زندانی هاست چقدر شعر که در وصف تو ناقص مردند نام تو زمزمه هر شب قربانی هاست اینکه دستان من از موی تو کوتاه شود حس قحطی زدگی بعد فراوانی هاست زلف بر باد بده تا بدهی بر بادم آنچه حافظ به دلش ماند پریشانی هاست دوستت دارمو سخت است ببینم چشمت خالکوبی شده بر شانه ی زندانی هاست زلف بر باد بده تا بدهی بر بادم آنچه حافظ به دلش ماند پریشانی هاست دوستت دارمو سخت است ببینم چشمت خالکوبی شده بر شانه ی زندانی هاست