ای خوشا باشد مرا در گوشه ی بستانکی کوزه ی پر ابکی و سفره ی پر نانکی از کتاب شاعرانک یک دو تا دیوانکی بعد از ان خوش بودنک با دلبر جانانکی شاد کامک از وصال فارغ از حجرانکی از توی استخرکی پشتک زدن عریانکی عزیزکم های های عزیزکم های های نازنینکم های های های های های نازنینک مهوشک گل پیکرک شیرین لبک دل برک خوش صحبتک طناز و سیمین غبقبک چهره ی چون روزک و گیسویکت همچون شبک کم کمک کم کمک گفتن به او از سوز حجران مطلبک بحر دردک خواستن از لعل او درمانکی بوسکی بوسکی بستانمک از ان لب خندانکی عزیزکم های های عزیزکم های های نازنینکم های های با نگاری قد بلندک مو کمندک خوشگلک گاه بودد در مزاحک گاه دادد قلقلک بعد از ان گفتند به او وای وای بعد از ان گفتم ای بهتر از حور و ملک عمرکم بگزشت در حجران تو بی حاصلک بی تو باغ و برشنک باشد مرا زندانکی رویکت باشد مرا برزارک و بستانک عزیزکم های های عزیزکم های های نازنینکم های های های های های یار شیرینک من از عشق تو چون فرهادکم شوخ لیلی من ان مجنونک دل دادکم اگهم من از ربوز عشقک و استادکم دینک و دلداده بر باد همچنان بادبادکم سرنخم باشد به دست کودک شیطانکی سرنخم باشد به دست کودک شیطانکی حتما ان کودک تو میباشی و خود میدانکی عزیزکم های های عزیزکم های های نازنینکم های های های های های تا به کی این عاشقک را میگزاری در غمک تا به کی بر چهره اشک ریزم ز چشمان شبنمک تا به کی این عاشقک را میگزاری در غمک تا به کی بر چهره اشک ریزم ز چشمان شبنمک بر لب من بر لب من گز تو بگزاری لب خود نمنمک میبرد از جسمکم مرغ روانک کم کمک اندر این کنج قفس دارم دل بریانکی بعد مرگم باشدت چشمانکت گریانکی عزیزکم های های عزیزکم های های نازنینکم های های های های های خالک کنج لبک خالک کنج لبک داری تو ای مه پیکرک زلفکت باشد پر از مشک و عبیرک عنبرک چرخم شد در ره تو ظالم پنچرک تا به چند اخر بسازم از فراغت غمبرک تا به کی تا به کی ساکت بشینم گوشه ی ویرانکی نیمه شب از دل برارم اهکو افغانکی عزیزکم های های عزیزکم های های نازنینکم های های های های های افت دین و دلک باشد رخ سیمینکت رحمتت کن دلبرا بر عاشق دیرینکت جانکم بادا فدای مویک مشکینکت روحکم روحکم شادش شود از لحجه ی شیرینکت فرض کن تو هورکی و بنده ام قلمانکی فرض کن تو هورکی و بنده ام قلمانکی بر لب اب روان با من بکش قلیانکی بر لب اب روان با من بکش قلیانکی عزیزکم های های عزیزکم های های نازنینکم های های های های های رازک عشق از منک پرس های ای زیبا رخت رسم یاری یادک از من گیر ای رعنا قدک عهدک از من بین وفاهک از من پیمانکک ای سواری هم رهک مارا بکش همچون یدک تا ولج زد پایم از افتانک و خیزانکی رحمتی کن تا ندادم از فراغت جانکی عزیزمن های های عزیزمن های های نازنینکم های های های های های