سر شب خوب بودم باغ ونک بخشیدم دم صبح هوش اومدم بالای درخت بیدم ننم رو دیدم ترسیدم ترسیدم بابامو دیدم لرزیدم لرزیدم و جا خوردم لریزدم و جا خوردم مثل فنر تاب خوردم دوغ خوردمو شل خوردم پلو رو خوردمو بر خوردم مثل سیرابی تو خوردم سر شب خوب بودم باغ ونک بخشیدم دم صبح هوش اومدم بالای درخت بیدم ننم رو دیدم ترسیدم ترسیدم بابامو دیدم لرزیدم دور خودم پیچیدم پیچیدم و چرخیدم و دوریدم گرد شدم گردیدم دود شدم و دودیدم له شدم و گندیدم سر خوردم و سریدم کنار جوب خسبیدم بیدار شدم افتیدم آژان دیدم وا رفتم مثل خروس جا رفتم تو که گفتی من و نمک نمک دارم یک باغ در ونک و ونک دارم درشکه و یدک دارم هزار دب دبک دارم پس کو کو نمکت بلا خورده چه بد کردی منو لای نمد کردی